نتایج جستجو برای عبارت :

بازنده بودن

اوضاع تلویحا بازنده بازنده شده ؛ 
ذهن ام قفل شده . 
دائم توی خواب فکرم مشغول بود
که چی بگم ؟ چطور بگم ؟! از کجا به کجا بگم ؟!
حس میکنم کسی دلش به حال ما نمی سوزه ... دیشب فهمیدم کسی جز خودمون پیگیرمون میشه،
خودمون داریم در مسایلی که انتظار داشته میشه محل ورود عاقلانه و منطقی خانواده ها باشه ،  وارد میکنیم؛ امیدوارم کار درستی رو انجام بدیم . 
یه سال پیش بود یکی از دوستام توی همین مرحله ازدواج ش به شکست خورد. 
توکل به خدا 
فردا می آید- این بازی هم تمام می شود مثل همه بازی های دنیا - همه چیز آرام می شود گویی هرگز اتفاق نیافتاده بود -  این بازی برنده ای نداشت منتها یک بازنده داشت - تاریخ را که می نویسند بازنده ها را به سکوی افتخار هدایت نمی کنند، الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم
برنده یعنی دزد!برنده یعنی اختلاس گر!
برنده یعنی کار کم و حقوق زیاد!
برنده یعنی اونی که از زیر کارها در میره!
برنده یعنی کسی که همیشه و هرجا قانون رو دور بزنه و میان بر پیدا کنه!
برنده یعنی اونی که صد مدل دروغ بگه و صدتا چهره و رنگ عوض کنه!
...
ترجیح می دهم بازنده باشم
چون
بازنده یعنی کسی که مطالعه می کنه
بازنده یعنی کسی که خوب می نویسه
بازنده یعنی کسی که خلوت و تنهایی رو به حضور در جمع بی ثمر و بی فایده ترجیح میده
بازنده یعنی قانون مدار
بازنده یعنی ا
واقعیت اینه که اگرچه حالم خوب شده، آرومم و تشویش به پایان رسیده اما من یه آدم شکست خورده‌ام.. آره به خودم باختم.. نتونستم این من رو جمع کنم.. نتونستم زندگی رو از سر بگیرم.. نتونستم از او عبور کنم و همه‌ی اینها یعنی من ضعیف بودم و باختم.
یه بازنده چی داره.. هیچی جز دلخوشکنکی.. من بازنده‌ام اما اون رفتنی بالاخره و زندگی به منِ قوی نیاز داره پس من باید برای اون روز آماده بشم.. باید آماده‌ی روز جنگ بشم و این بار قدرتمند باشم... 
نمی دونم فعلا نگاهم به خ
وقتی در اعماق وجودم پرسه می‌زنم و به خودم نگاه می‌کنم ، همیشه متوجه این موضوع می‌شوم که احساساتم بر منطقم غلبه داشته است. و حالا لشکری از منطق در مقابلِ گردانِ احساساتم صف آرایی کرده است. جنگی تمام عیار در وجودم بر پاست. و بازنده منم!
- منم دوست داشتم آدم موفقی باشم.
+ چرا نیستی؟
- روزی روی نیمکت از رو رفته پارک نشسته بودم. توجه ام را گنجشکی جلب کرد که مدام از شاخه درخت به پایین سقوط می کرد و سپس به بالا درخت صعود! خیره تر که شدم دیدم گنجشک دیگری که از این دنیا رخت بسته است، در حالی که تکه نان خشکیده ای در دهانش دارد در کنار تنه درخت پیر افتاده است. موضوع اینجاست هر دو گنجشک نر بودند. گنجشک زنده می توانست نان خشکیده را از دهان گنجشک مرده به رباید و در خانواده اش یک آدم موفق لقب بگ
May
دانلود آهنگ جدید عباس ای اس به نام بازنده
Download New Music Abbas As Called Bazandeh
دانلود آهنگ جدید عباس ای اس به نام بازنده
دانلود آهنگ جدید عباس ای اس بنام بازنده با بالاترین کیفیت 
Download New Music Abbas As Called Bazandeh
  ...برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید
ادامه مطلب
بازی فوتبال دیشب چه قشنگ بود . فکر کن نتیجه تا دقیقه ۹۵ یعنی دیگه شده بود آخر بازی. ۵ دقیقه وقت تلف شده. درست زمانی که همه مطمئن از صعود آژاکس هلند بودن . زمانی که دیگه خیلیا تلوزیون رو خاموش کرده بودن به این فکر که فینال بین آژاکس و لیورپول قراره برگژاره بشه . درست یک ثانیه بعد یعنی در ۹۵دقیقه و یک ثانیه .تاتنهام تیر خلاص رو میزنه و راهی فینال میشه . چقدر گریه آور بود.گزارشگر آنتن واقعا گریه اش گرفت . تا سوت پایان بازی به صدا دراومد ، بازیکنای آژا
من چند ساله کار میکنم ولی پول یه پراید رو ندارم.پول ندارم یه آپارتمان اجاره کنم و هر چقدر پس انداز میکنم بیشتر حس بازنده بودن دارم بابت لذت هایی که با پس انداز کردن پول از دست میدم. 
با این اوضاع تا این سن که ازدواج نکردیم .بعد از این هم نمیتونیم.
من هیچوقت به رفتن فکر نمیکردم .باید بمونی و بسازی ...
اما چی رو بسازیم؟ به چه امیدی بسازیم؟
اوه خدا، همین چند ساعت پیش بود که از زنگ زدنش شوق و دلتنگی و شادی دلمو پر کرده بود و واقعا از این همه توجه به دختری که دچار اندوه تابستانی شده بود خوشحال بودم...
من نباید زود رنج باشم..این خیلی موضوع احمقانه ایه..نه من خیلی دختر احمقیم که به خاطر همچنین چیزی ناراحت شدم..واقعا همینطوره
ولی خب..میدونی میتونست بهم بگه، می گفتم نه، ولی میتونست بگه
و حالا اونا توی یه عکس سه نفره میدرخشن..در حالی که من نیستم..ما دیگه ما نیستیم..شدیم آن ها و من
خیلی وقته ا
یک درد عصبی روی ورید تمپورال سمت چپم حس میکنم. تمام عضله های پاهام بخاطر ورزش سنگین دیروز گرفته و دلم برای پیپ تنگ شده. دیروز استوری گذاشتم و یک دقیقه ازش نگذشته بود که ریپلای زد. اما هیچ وقت وقتی من چیزی بهش جواب میدم چیزی نمیگه که طولانی حرف بزنیم. همیشه ایموجی خالی میفرسته. احساس میکنم اگه جوابش رو بدم دارم خودم رو میچسبونم و حقیقت هم همینه و نمیخوام این اتفاق بیوفته. عضله پشت ساق پام هم حتی درد میکنه!
میدونی چیه ناتانائیل؟‌ بعضی چیزا توی ز
یک درد عصبی روی ورید تمپورال سمت چپم حس میکنم. تمام عضله های پاهام بخاطر ورزش سنگین دیروز گرفته و دلم برای پیپ تنگ شده. دیروز استوری گذاشتم و یک دقیقه ازش نگذشته بود که ریپلای زد. اما هیچ وقت وقتی من چیزی بهش جواب میدم چیزی نمیگه که طولانی حرف بزنیم. همیشه ایموجی خالی میفرسته. احساس میکنم اگه جوابش رو بدم دارم خودم رو میچسبونم و حقیقت هم همینه و نمیخوام این اتفاق بیوفته. عضله پشت ساق پام هم حتی درد میکنه!
میدونی چیه ناتانائیل؟‌ بعضی چیزا توی ز
افراد بازنده نسبت به خود و دنیای اطراف خوداحساس خوب و مثبتی ندارند و با دنیا سر جنگ و ناسازگاری دارند. زندگی و کسب و کار را میدان جنگ و رقابت می پندارندو برای رسیدن به اهدافشان بر حذف رقبایشان تمرکزمی کنند. این ها کسانی هستند که در جاده موفقیت  مانند یک شکارچی زندگی و حرکت می کنند،تمام لحظات زندگی خود را در پی شکار هستند و باید شب هنگام دست پر با شکار به خانه برگردند. نگرش این افراد بر مبنای این است که هر جنبنده ای یا شکار است یا شکارچی.  این
افراد بازنده نسبت به خود و دنیای اطراف خوداحساس خوب و مثبتی ندارند و با دنیا سر جنگ و ناسازگاری دارند. زندگی و کسب و کار را میدان جنگ و رقابت می پندارندو برای رسیدن به اهدافشان بر حذف رقبایشان تمرکزمی کنند. این ها کسانی هستند که در جاده موفقیت  مانند یک شکارچی زندگی و حرکت می کنند،تمام لحظات زندگی خود را در پی شکار هستند و باید شب هنگام دست پر با شکار به خانه برگردند. نگرش این افراد بر مبنای این است که هر جنبنده ای یا شکار است یا شکارچی.  این
آموزش حرفه ای تبلیغ نویسی
تبلیغ نویسی (copywriting)  یکی از مهارت های بسیار روانی کننده در بازاریابی و متقاعدسازی مشتری می باشد. اگر یک محصول معمولی داشته باشی ولی هنر تبلیغ نویسی و متقاعدسازی مشتری را داشته باشی برنده بازی هستی و می توانی در فروش سلطنت کنی. از آن طرف اگر محصول عالی داشته باشی ولی بلد نباشی چطوری خریداران را متقاعد کنی بازنده بازی خواهی بود. احتمالا دوست نداری جزء بازنده ها باشی پس با من همراه باش
١_ ترسناک ترین جای جهان ذهن شماست.
٢_ عمل باشید نه عکس العمل ، صدا باشید نه انعکاس صدا . 
۳_ مراقب بدن خود باشید ، زیرا تنها جایی است که تا آخر عمر در آن زندگی می کنید . 
٤_ اجازه ندهید رفتار دیگران آرامش درونی شما را بهم بزند . 
٥_ آرزو کردن برای اینکه جای شخص دیگری باشید ، یعنی نادیده گرفتن خودتان. 
٦_ ارزش شما با رفتار دیگران با شما، تعیین نمیشود. 
٧_ اگر کسی کار اشتباهی انجام داد، همه خوبی هایش را فراموش نکنین. 
٨_ قهرمان بودن یعنی ایمان به خود، و
امام جواد علیه السلام:تَأْخِیرُ اَلتَّوْبَةِ اِغْتِرَارٌ وَ طُولُ اَلتَّسْوِیفِ حَیْرَةٌ وَ اَلاِعْتِلاَلُ عَلَى اَللَّهِ هَلَکَةٌ وَ اَلْإِصْرَارُ عَلَى اَلذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اَللَّهِ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اَللّهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْخاسِرُونَ
تاخیر در توبه، خود را فریب دادن است و امروز و فردا کردن زیاد، باعث #سرگردانی است و پیامد عذرتراشی برای خدا، هلاکت است و پافشاری بر گناه در اثر آسوده خاطر بودن از مکر خداست «و از مکر خد
سیاهی لزج شب سرد و افتاده در ته چاهی تاریک که نور ماهش نیست. هی دست بر دیوار بردن و بالا رفتن و افتادن و خسته و ناامید قانع به این سرنوشت پست. نه انگشتی مانده و نه ناخنی و نه نایی برای بالا رفتن. عاجز. ناتوان. بازنده. نه از آن بازنده های خوب که کل سالن برایش کف و هورا می کشند. نه. از آن بازنده هایی که آرام، زمانی که همه غرق در برنده‌اند از گوشه میدان بیرون می رود. سیاهی. سیاهی. سیاهی. شب. نمی دانی چندمین سیگار است که دودش را به درون فرو می دهی و این رق
بازی انفجار چیست؟
یک بازی انلاین کاملا ساده که بر اساس الگوریتم های ریاضی طراحی شده است. در بازی انفجار شما مبلغی را به دلخواه انتخاب و وارد بازی می شوید. پس از استارت بازی نمودار به صورت صعودی بالا میرود و شما تا قبل از توقف نمودار فرصت دارید مبلغ اولیه به همراه سود ثانویه را برداشت کنید و در غیر اینصورت بازنده خواهید شد. این بازی بصورت گروهی انجام می شود و شما میتوانید با دیگر کاربران بصورت آنلاین چت کنید.
 
آموزش بازی انفجار
در ابتدا بر رو
امروز یه بازنده ترسو بودم و فقط بخاطر ترس کلاسمو نرفتم
ولی فردا میخوام بپرم وسط کلاسش بگم مرد ما باید باهم حرف بزنیم 
البته اشاره میکنم‌که حتما دوبار!!!
ولی خب واقعا باید برم باهاش حرف بزنم بگم شرایطم سخته برنامه ام اصلن انعطاف نداره مگرنه منم دوست ندارم اوضاع اینجوری پیش بره:/
داشتم به زنده بودنشان شک میکردم که عه؟واقعا انقد خانواده خوبی دارم که هیچ طعنه ای راجب کنکور نمیزنن؟داشتم کم کم نگران میشدم که نکند عوضشان کرده اند؟چقد طاقت اورده اند؟چیزی نمیگویند؟ رتبه را درون سرم نمیزنند؟که وسط بحث امروز خداروشکر نیششان را زدند یاد اوری کرده اند که من در تمام زندگی ام همیشه یه شکست خورده بازنده بیشتر نبودم من همیشه کم اورده ام من همیشه یک جای کارم میلنگد من همیشه میبازم من نمیتوانم موفق شم خیالم راحت شد زنده اند. عوضشا
برای تو مینویسم ، برای تویی که مرا از یاد بردی
برای تویی ک خاطرات شیرینت عمیق ترین زخم هارا ب قلبم میزند
برای تو مینویسم تویی که تماما خاطرات شیرین بودی و من اکنون کوهی از غم و دردم
من در این تاریکی با تن و روحی خسته و قلبی سرشار از زخم زمانه برایت مینویسم
مینویسم از لحظه ای که کاش نرفته بودی ، رفتن تو یک طرف و شروع جنون من طرفی دیگر 
مینویسم از تو برای تو 
مینویسم از نرمی دستانت ،از مهربانی قلبت ،از هوش و تیزبینی چشمانت 
مینویسم از قلبی که برا
فرقی ندارد به چه دلیلی مدیتیشن می کنید، در صورتی که درست انجامش ندهید انگیزه ای برای ادامه دادنش نخواهید داشت و تجربیات ارزشمندی که حین و بعد مدیتیشن ایجاد می شود را تجربه نخواهید کرد.
سرگردان شدن در حین انجام مدیتیشن
گاهی اوقات فکر می کنی که داری مدیتیشن می کنی، اما فقط فکر می کنی و در عمل یکی از پایه ای ترین اصول مدیتیشن را رعایت نمی کنی یعنی درگیر افکار و احساسات نشدن.
فرقی ندارد چه فکری داشته باشی باید شناسایی اش کنی، به آن آگاه شده مشاهد
برای تو مینویسم ، برای تویی که مرا از یاد بردی
برای تویی ک خاطرات شیرینت عمیق ترین زخم هارا ب قلبم میزند
برای تو مینویسم تویی که تماما خاطرات شیرین بودی و من اکنون کوهی از غم و دردم
من در این تاریکی با تن و روحی خسته و قلبی سرشار از زخم زمانه برایت مینویسم
مینویسم از لحظه ای که کاش دوباره پیامی و حرفی نزده بودی ، پیام تو یک طرف و شروع جنون من طرفی دیگر 
مینویسم از تو برای تو 
مینویسم از نرمی دستانت ،از مهربانی قلبت ،از هوش و تیزبینی چشمانت 
مین
و این اخرین ۱۸ اسفند ۹۷ است . این پست ها صرفا برای خالی نبودن آرشیو است . الان داری نهایت تلاشی که برای رسیدن به هدفت نیاز داری را انجام میدهی. باز هم ادامه بده . اگر ادامه بدهی ممکن است امید را بیابی ولی اگر ادامه ندهی قطعا بازنده ای و این تنها حتمی است که میشود گفت.
نه اینکه فرصت نوشتن نداشته باشم راستش عادتش از سرم افتاده است. اتفاقات خوب و بد کم نیفتاده‌اند و بهانه نوشتن هم داشته‌ام اما انگار هزار سال است از این‌جا دورم. با وجود یکی دو تا یادداشت باز هم احساس می‌کنم از پارسال دیگر سراغی از اینجا نگرفته‌ام. شاید هم به این خاطر است که هیچ کدام از آن دو سه یادداشت امسال به تمامی بازگوکننده حالم نبوده‌اند. زندگی می‌گذرد مثل همیشه اما نه خوب و نه آنقدرها بد البته. مثل همیشه با بی‌خوابی دست و پنجه می‌کن
بازنده‌ها دوست دارند بازی که باختند را دوباره شروع کنند
برخلاف برنده‌ها که دلیلیبرای شروع بازی که بردند نمی‌بینند.
ما گاهیبازیچه دست آدم‌هایی می‌شویمکه نه بردن برایشان مهم استنه باختن!
آن‌ها فقط دوست دارند بازی کنند...!
بازی انفجار یک بازی که بیشتر بازی ریاضی می باشد این روزها در فضای مجازی حسابی سر و صدا کرده است ، اما ماجرای این بازی و آموزش بازی انفجار چگونه است.
 
بازی انفجار چیست؟
یک بازی انلاین کاملا ساده که بر اساس الگوریتم های ریاضی طراحی شده است. در بازی انفجار شما مبلغی را به دلخواه انتخاب و وارد بازی می شوید. پس از استارت بازی نمودار به صورت صعودی بالا میرود و شما تا قبل از توقف نمودار فرصت دارید مبلغ اولیه به همراه سود ثانویه را برداشت کنید و در غی
در پوچی به سر میبرم 
اگرچه کار برای انجام دادن بسیار هست. اما میل به کاری ندارم.فکرم به آینده مشغوله...آینده ی نامعلوم... . 
هرچی بشه ته این داستان اگر سالم بیایم بیرون. آنهایی برنده این داستان هستند که در این زمان قرنطینه بهترین برنامه ریزی را داشتند و به خوبی استفاده کردند. 
و بازنده انهایی که وقت گذراند بی برنامه ....
قرارمان عاشقی بود.قول دادیم هیچوقت از یادمون نرودخاطراتمون...قرار بر آن شد یک پیام! جهت زدن _تیک عاشقی تو دفتر قلبهایمان ،تو دلم خندیدم گفتم دیوانه هیچکدوممان بازنده نمیشیم،اما وقتی گفتی "اصلا دلتنگ شدن بلد نیستی"بغضم گرفت،تو چه میفهمی !!!مجبور باشی "سکوت"کنی در حالی که ذهنت در حال انفجار است از حجم کلمات و جملاتی که کنار هم میچینی تا مبادا هنگام گفتنش تپق بزنی، اما سرنوشت تمام حرفهایم ختم میشوند به قبرستانی متروکه حوالی ذهنم .. تو چه میدانی آ
پنج قورباغه در یک برکه زندگی می کردند. یک قورباغه تصمیم گرفت بپرد.سوال:«چه تعداد قورباغه باقی می ماند؟»جواب:«پنج عدد!»«چرا؟»«چون تصمیم گرفتن، انجام دادن نیست.»درواقع تفاوت برنده با بازنده در عمل و بی عملی است.هرگاه کسی طرحی را اجرا می‌کند، می بینید که ده نفری قبل از او به این طرح فکر کرده اند، اما فقط به آن فکر کرده اند نه عمل!آلفرد موفتااز کتاب عمر کوتاه نیست ما کوتاهی می کنیم.... 
باسلام خدمت عزیزان گرامی، ضمن معذرت بدلیل اینکه چندروزی فعالیت نکردیم موضوعی که دراین مطلب مورد بررسی قرار می گیرد پشت پرده بازی انفجار است که چرا هرکسی وارداین بازی می شود بازنده خارج شده و درکمترین حالت ممکن است باکمترین سود خارج شود؟!
ضمن افشا گری و اشاره به لایو در فیلمی منتشر شده در You tube تمامی روش ها و افراد پشت این بازی مشخص شده است که فیلم آن را بعدا در آخر این پست آپلود خواهم کرد؛خلاصه داستان این است که یک ربات پیشرفته وهوشمند با شما
...میدانم که باختیم اما بیا و مانند تیم فوتبال بازنده که چیزی برای از دست دادن ندارد و با جان دل حمله می‌کند ، کمی بی پروا باشیم و حمله کنیم به زندگی و به اندازه جوانیمان زندگی کنیم.
بلند شو رفیق که چیزی به تمام شدن روزهای بی بازگشت جوانیمان نمانده.
من آدم دیر رسیدن بودم
✍ مهران قدیری
#برش_کتاب
#ارسالی( خانم تنهایی)
خریدن جوراب و شرت کار ساده‌ای نیست! اجازه‌ی پوشیدن هیچ‌کدام را نداری و باید پولت را قمار کنی! یا برنده می‌شوی، یا بازنده! چه دنیای مسخره‌ای! قمار را باخته‌ام و جوراب آبی‌ام که روباه‌های نارنجی را در خود جای داده برای پایم کوچک است. البته از نظر خیلی‌ها کوچک و حتی تنگ هم نیست! ولی من ترجیح می‌دهم که در جوراب و شرتم فضای کافی داشته باشم و تحت فشار نباشم.
تا شنبه هفته پیش همه چیزمو باختم. دیگه هیچی ندارم. یه دلشکسته بازنده تمام عیارم. دیگه بیشتر ا این ضربه بهم وارد نمیشه. 
خداااا
تو که میدونستی من از زندگی چی میخوام چرا یه چیز دیگه جاش دادی که من برای به دست آکزدن خواسته خودم به جایی کشیده بشم که حالا بخوای مجازاتم کنی‌. 
 
اون چیزی که میخواستم تو بهترین سالهای عمرم ندادی حداقل الان بده . من گناهی نداشتم که زندگیم این بشه. فقط یه چی میخواستم. حقم این نبود. این نبود
برای دیدن فیلمی کمدی با حضور آقای پرستویی به سینما رفتیم تا حال خوشی پیدا کنیم. متأسفم که بدحال، کج‌خلق و بازنده از سینما خارج شدیم. هر هنرمند، اندیشمند و فرهیخته‌ای در کارنامه هنری و حرفه‌ای خود ممکن است مرنک اشتباهاتی شود؛ دعا می‌کنم پرویز عزیز این کار را جزو اشتباهات خود در نظر بگیرد و با گفتن "من اشتباهی بودم" مانند مرد هزار چهره کمی اندوه مخاطب را تسلی بخشد.
تک‌تکِ سلول‌های بدنم تمنای نوشتن دارند، اما دستم به نوشتن نمی‌رود. سال‌هاست که می‌خواهم داستان بنویسم، ولی هیچ‌وقت عملی نشده است. حتی به‌طورِ جدی هم برایش تلاش نکرده‌ام تاکنون. بهانه پشتِ بهانه. دوباره احساسِ می‌کنم کلمات و نوشته‌هایم بی‌مایه شده‌اند، که موضوعِ نگران‌کننده‌ای‌ست. من هیچ‌وقت یاد نگرفتم که به اندازۀ کافی مغرور باشم و به خودم احترام بگذارم و برای بودن‌ام ارزش قائل باشم، و می‌دانم اگر همچنان پیش بروم، حتی بازنده
پارادوکس عجیبی توی زندگیمون وجود داره
اینکه لحظه ای جنگجو طلب ترین ادم روی زمین هستی و لحظه ای دیگه تبدیل به یک بزدل نا امید میشی البته همه اینا بستگی به دید تو داره
در لحظه زندگی کن مهم نیس تهش برنده ای یا بازنده ، تهش تبدیل به یک گلادیاتور قهرمان میشی یا یک سرباز شکست خورده ، تو قدم بردار از لحظه لحظه زندگیت لذت ببر و در این حین اهدافت رو فراموش نکن و به سمتش برو و هیچ فکر منفی رو تو دهنت راه اندازه ک خدابا ماست در تک تک این لحظات و نذاره گر تو
اگه به چیزیکه میخوام نرسم یقینا این زندگی دیگه ادامه نخواهد داشت.
من یا به چیزیکه میخوام میرسم یا به وجودم خاتمه میدم.
هدف صرفا پزشکی نیست. هدف اینه که من باید به چیزیکه خودش رو واسه من دست نیافتنی کرده دست پیدا کنم. باید تو این جنگ برنده شم وگرنه تا آخر عمر خودم رو یه بازنده میبینم.
من باید برنده شم. باید ثایت کنم هرچیزی با تلاش و پشتکار امکان پذیزه.
من خودم رو دوست دارم پس باید به چیزیکه میخوام برسم.
بازار بی رحم تر از اونی هست که فکرشو میکنید
قانون نانوشته ای در بازار سهام عنوان میکنه که همیشه تعداد بازنده ها بیش تر از برنده هاست. سعی کنید قدر سودهایی که کسب کرده اید رو بدونید و مدام ریسک های غیر معمول نکنید هر سهمیو بدون مطالعه و تحلیل خرید نکنید و دلسوز سرمایه خودتون باشید.شرط اول سرمایه گذاری حفظ اصل سرمایست
اعتماد به نفس یک کلید حیاتی برای موفقیت در هر قدمی از زندگی است. افراد دارای اعتماد به نفس بالا بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. آنها راحتتر از دیگران به اهداف خود دست پیدا می کنند. در مقابل افراد با اعتماد به نفس پایین اغلب در پایان کار بازنده هستند. شما هم اگر می خوهید زندگی موفقی داشته باشید باید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید. در این مقاله نکاتی برای افزایش اعتماد به نفس ارائه می شود.
ادامه مطلب
دقیقاً مهم نیست چندبار زمین می‌خوری، یکبار، د‌ه‌بار، هزاربار... مهم این است که بعد هر بار زمین خوردن، بروی کنار خودت، خاک‌ها را بتکانی از روی لباست، چند بار با محبت بزنی روی شانه‌ات و بگویی: "خیلی خوب بود، من دیدم که تو تمام تلاشت را کردی، من همیشه‌ی همیشه‌ی همیشه کنارت ایستاده‌ام و دوستت دارم".
پ.ن. کتاب "خرگوش گوش داد" را بارها خواندم، نه برای لیلی، برای خودم...
اعتماد به نفس یک کلید حیاتی برای موفقیت در هر قدمی از زندگی است. افراد دارای اعتماد به نفس بالا بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. آنها راحتتر از دیگران به اهداف خود دست پیدا می کنند. در مقابل افراد با اعتماد به نفس پایین اغلب در پایان کار بازنده هستند. شما هم اگر می خوهید زندگی موفقی داشته باشید باید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید. در این مقاله نکاتی برای افزایش اعتماد به نفس ارائه می شود.
ادامه مطلب
من یه ویژگی یکی از دوستام رو که خیلی دوست دارم اینه که خیلی با خودش رو راسته و اصول زندگی اش (فارغ از درستی و غلط بودن) کاملن شفافه و نتیجه این که راحت می تونه قصایا و گزاره ها رو مبتنی بر اصول گسترش بده. همین باعث میشه به عنوان مثال، تصمیم گیری های خیلی راحت تری در مقایسه با من داشته باشه.
با این حال این شفافیت برای من وجود نداره و وقتی نگاه می کنم، حس می کنم اصول و خط قرمز هام در عمل خیلی منعطف ان. یعنی خیلی کارا رو اگه انجام ندادم ممکنه فقط به خا
من یه ویژگی یکی از دوستام رو که خیلی دوست دارم اینه که خیلی با خودش رو راسته و اصول زندگی اش (فارغ از درستی و غلط بودن) کاملن شفافه و نتیجه این که راحت می تونه قصایا و گزاره ها رو مبتنی بر اصول گسترش بده. همین باعث میشه به عنوان مثال، تصمیم گیری های خیلی راحت تری در مقایسه با من داشته باشه.
با این حال این شفافیت برای من وجود نداره و وقتی نگاه می کنم، حس می کنم اصول و خط قرمز هام در عمل خیلی منعطف ان. یعنی خیلی کارا رو اگه انجام ندادم ممکنه فقط به خا
بی تفاوت نباش جانم که بی تفاوتیت من را
منزوی
دیوانه
گوشه گیر
دلگیر
بازنده
افسرده
بی حس
پراز بغض 
و به طور حال بهم زنی من را حال بهم زن میکند..
طوری که باورت نمیشه این منم...
عزیزترینم هنوز نتوانستی به طور کامل میزان تنهاییم را بفهمی که 
اینطور درحین پراحساس نشان دادن،که پشت آن نقابت یک سردی و بی احساسی ای که وجود دارد،
که من آن را کاملا واضح میبینم...
بله،من میفهمم که سعی داری خودت را کمی ازمن رها سازی اما این راهش نیست
فقط میتوانم بگویم این راهش
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خدایی که به آدم قدرت انتخاب دادقدرت داد تا انتخاب کنه میخاد برنده باشه یا بازندهمن به خاطر آینده ی پسر و دخترم میخام بجنگم تا پیروز باشممن بخاطر شاد کردن همسرم میخام بجنگم تا پیروز باشممن انتخاب میکنم برنده باشم چون خدا برنده ها را دوست دارهمن میخام پیروز باشم پس با تمام قدرت میجنگممیجنگم و برنده میشمقدرتمند میشم و موفق میشمبخاطر سربلندی بچه هامبخاطر اینده سازی بچه هام باید برنده باشممن پیروز میشم
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خدایی که به آدم قدرت انتخاب دادقدرت داد تا انتخاب کنه میخاد برنده باشه یا بازندهمن به خاطر آینده ی پسر و دخترم میخام بجنگم تا پیروز باشممن بخاطر شاد کردن همسرم میخام بجنگم تا پیروز باشممن انتخاب میکنم برنده باشم چون خدا برنده ها را دوست دارهمن میخام پیروز باشم پس با تمام قدرت میجنگممیجنگم و برنده میشمقدرتمند میشم و موفق میشمبخاطر سربلندی بچه هامبخاطر اینده سازی بچه هام باید برنده باشممن پیروز میشم
کودک باید بتواند در ٧ سالگی شکست و باختن را تحمل کند وگرنه در زندگی با هر شکستی از پا می‌افتاد.
او را داور کنید و شما و همسرتان بازی کنید، هر کسی باخت خوشحالی کند و بازنده دو جایزه و برنده یک جایزه بگیرد.
نگران از بین رفتن رقابت و برنده شدن در کودک نباشید! رقابت در وجود کودک از تولد وجود دارد؛ هدف پدر و مادر باید کم‌کردن این رقابت و جایگزین کردن همکاری در کودک باشد.
تو برام مثل بوسه اخرمادر رو پیشونی پسر سربازشی،تو برام مثل اخرین بادوم تلخ بین بادوم های شیرینی،تو برام مثل سرکوفت های گاه و بیگاه پدری،تو برام درست مثل چشم های دریده شکارچی رو سرخی خون آهو نگون بخت تلخی،حسرت نبودنت درست مثل حسرت پاک کردن جواب سوال درست تو امتحانه مهم اخرساله،تو برام مثل اون کفش قشنگ ته جا کفشی که هر بار بعد پوشیدنش پاهام تاول میزنه دردناکی،تو برام مثل عدالت،حقیقت تلخی،مثل قهوه تلخی که نمیارزه به کلاسش،مثل قهوه قاجار تلخ
چه انتظاری داری  از کسی که دلش دم به دم هوای کودکی هایش را می کند؟کسی که دلش پر می کشدبرای دوچرخه سواری ها،لی لی کردن ها،دویدن ها و برف بازی کردن های دوران کودکی...چه انتظاری داری از من؟منی که هر شب دلم هوای پشت بام خوابیدن ها و شمردن ستاره های چشمک زن شش سالگی ام را می کند؟هر روز هوس بستنی خوردن های سر ظهر و چرخیدن میان باغچه ی حیاط و بساط خاله بازی بین دو درخت گردو و انگور وسط حیاط خانه جان به سرم می کند...چه توقعی داری از من؟که بازیگر بازی پرته
امروز تنها بودم.هیچ اسنرسی نداشتم.
گفتم خوبه بشینم چیزهایی را از آنها لذت می برم،بنویسم.
نشستم فکر کردم و فکر کردم.....
۱- از با دوستانم بودن لذت می برم....
۲-از با فرزندانم بودن لذت می برم.....
۳-از با همسرم بودن لذت می برم.....
۴_از با پدر و مادرم بودن لذت می برم....
۵- از با خواهرم بودن....
۶-با برادرم بودن....
۷-با خواهرزاده هام بودن....
۸-با پدر و مادر شوهرم بودن....
۹-با خواهرشوهرهایم بودن....
۱۰-با بچه های خواهرشوهر ها بودن....
۱۱-با برادرشور و جاری بودن....
۱۲-در
مسیر اشتباه 
دانه را دیدیم و پا در دامگاه انداختیم پای خود را در مسیری اشتباه انداختیم
گرم و پر احساس بودیم و شبیه کودکی عقل را در بزمِ سودایِ نگاه انداختیم 
فکر میکردیم صبح آمد ولی نه ،،اینچنینصبحِ خود را زیرِ تیغِ شامگاه انداختیم 
،نه، نگفتیم و به ،آری، آتشی افروختیمشعله را در خرمنِ انبار کاه انداختیم 
گفتنِ ، آری ، در اینجا سودِ بی پایان ندادبر سرِ خود با دو دستِ خود کلاه انداختیم
دیده را بستیم و راه وچاه را نشناختیمبا دو چشمِ بسته خود
یاعلی سرفصل خوب درعبادت بودن است/عشق حیدرمعنی آن باولایت بودن است/گشته آغاز پرستش باعلی و مصطفی/شیعه راگویم که بااو درسعادت بودن است/کیست مانندولایت ریشه دین مبین/سروقامت مثل حیدردرشجاعت بودن است/یاوران حضرت او قله های افتخار/رمزاسلام محمدبا بصیرت بودن است/حامی خوب علی شدمثل زهراو حسین/کربلاقاموس دینی درصلابت بودن است/رهبرم سیدعلی راهست تیغ ذوالفقار/چون سلیمانی برایش درارادت بودن است/میرسدکم کم ظهور مهدی صاحب زمان/مسلمین آنجا زمان باش
سلااااام!!!
وضعیت اکانت استیمت چطوره؟
کلش level چندی؟
...
اینایی که دیدید چند مدتیه که داره جای احوال‌پرسی معمولی‌رو میگیره. شک دارید؟ 
در کل با بازی‌های مجازی موافق نیستم.
فقط یه توصیه دوستانه به شما:
تو رو خدا مراقب چشماتون باشین؛ اگه نزدیک بین شدید حداقل کور نشید.
ادامه مطلب
 
سلاح مخفی زنان در مبارزه با مردان.

در طول تاریخ، مردان بخش عمده‌ای از رهبران، کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکار را تشکیل می‌دادند. آنها همیشه مبارزه‌جو و برتری‌طلب بودند و برای موفقیت در صحنه اجتماعی زندگی، سخت تلاش می‌کردند.
ادامه مطلب
حق
بنشینم قدری رطب و یابس به هم ببافم!
استادی دارم که الحق علامه هستند در فلسفه؛ ایشان می‌فرمودند که در محله ما کسی نمی‌داند که من استاد فلسفه هستم و فقط بعضی میدانند که دانشگاه تدریس دارم و استاد صدایم می‌زنند و بعض دیگر که بخواهند خیلی احترام بگذارند آقای مهندس!
ای آقا چه روزگار عجیبی!
گفته‌اند که می‌خواهند دانشگاه را این ترم تعطیل کنند و به گمانم فکر کنم به وزان یک بازنده در ورزش که فقط برای سلامتی ورزش می‌کند، من باید برای سلامتی درس
دانلود دوبله فارسی فیلم It Happened at the World’s Fair 1963کیفیت BluRay 720p اضافه شددانلود
بازیگران : Didi Perego, Lando Buzzanca, Martine Brochard
کارگردان : Giovanni Grimaldi
محصول : امریکا
سال تولید : ۱۹۶۳
زبان : دوبله فارسی
فرمت : MKV
حجم :۱٫۵GB
نام پارسی فیلم : “در نمایشگاه جهانی اتفاق افتاد”
خلاصه داستان :”مایک و دنی خلبان یک هواپیمای باری هستند اما بازنده شدن دنی در بازی قمار سبب میشود که هواپیمای آنها را توقیف کنند. آنها در پی بدست آوردن پول، با وا…
دانلود دوبله فارسی فیلم It Happened at the World’s Fair 1963کیفیت BluRay 720p اضافه شددانلود
بازیگران : Didi Perego, Lando Buzzanca, Martine Brochard
کارگردان : Giovanni Grimaldi
محصول : امریکا
سال تولید : ۱۹۶۳
زبان : دوبله فارسی
فرمت : MKV
حجم :۱٫۵GB
نام پارسی فیلم : “در نمایشگاه جهانی اتفاق افتاد”
خلاصه داستان :”مایک و دنی خلبان یک هواپیمای باری هستند اما بازنده شدن دنی در بازی قمار سبب میشود که هواپیمای آنها را توقیف کنند. آنها در پی بدست آوردن پول، با وا…
 
دقایقی پیش خبر رسید اعظم طالقانی از دنیا رفت. او از میراث داران روایتی حاشیه‌ شده از انقلاب بود. روایتی حاشیه شده از اسلام.
تنها پیامبران توانستند قدرت را با دین درآمیزند و منادی حقیقت باشند. پس از آنها، حقیقت همیشه در بازی قدرت بازنده است. قدرت با قدرت فزون طلب می‌شود و لباس حقیقت را از تن بیرون می‌کند. حقیقت در حاشیه می‌نشیند. منزوی می‌ماند، سرنوشتی تراژیک را انتظار می‌کشد. اگرچه شکوهمند. اما قدرت عاری شده از حقیقت، چشم پر می‌کند اما از
اگر به دنبال بازی کم حجم و هیجان انگیز در سبک بازی های سرگرم کننده برای تلفن همراه هستید، Smash Hit یا همان سنفونی شکستن شیشه را به شما پیشنهاد می کنیم. این بازی زیبا و مهیج با امتیاز ۴٫۶ از ۵٫۰ بیش از صد میلیون بار در گول پلی توسط کاربران دانلود شده است. سازنده این بازی اعتیاد آور Mediocre است که آن را به صورت رایگان برای دانلود کردن در گوگل پلی قرار داده است.
داستان بازی
بازی به این صورت آغاز می شود که شما با تعداد ۲۵ توپ سنگی که در اختیار دارید، باید
یامین پور ارتداد را با ایده شکست انقلاب نوشته است. خیلی ایده خوبی است و خیلی هیجان انگیز است. وقتی خواندم احساس کسی را داشتم که نصف شده...نصفش وارد تاریخ با ایده شکست انقلاب شده و نصف دیگرش وارد تاریخ با ایده پیروزی انقلاب شده است.
نیمه زندگی کرده و چاق شده و رفاه زده ای که در پیروزی زندگی کرده بود از نیمه سر به بیابان گذاشته و گشنگی کشیده ای که توی همان ایام دانشجویی تن به تن فروشی داده بود و یکی دو بار هم برای کار به عراق و افغانستان سر زده بود
 
 

سلاح مخفی زنان در مبارزه با مردان چیست؟
در طول تاریخ، مردان بخش عمده‌ای از رهبران، کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکار را تشکیل می‌دادند. آنها همیشه مبارزه‌جو و برتری‌طلب بودند و برای موفقیت در صحنه اجتماعی زندگی، سخت تلاش می‌کردند.
ادامه مطلب
هیدروکربنها در منافذ با نسبت ویسکوزیته نامساعد،با نیروهای مویرگی روی مقیاسهای مختلف وارد می شوند به عنوان مثال،جریان آبگیری یا جریان گاز سوز N2,Co2 و غیره با یک ویسکوزیته روغن بالا منجر به نسبت تحرک نامطلوب بین جا به جایی نفت و سیال می شود.کسر زیادی از نفت با مایع تزریقی تماس ندارد و نفتی که با ان تماس گرفته شده،جا به جا شده است. تعاملات سنگ و سیال مسئول چسبندگی مایعات به محیط متخلخل است که می تواند روغن مرطوب،اب خیس یا مخلوط مرطوب باشد. در ترک
هیچ آدم موفقی روز رو بااین فکر شروع نمیکنه 
من نامرئی هستم،هیچ کس رو نگاه نمیکنم یه آدم بدبختم من یه بازنده ام فکرمیکنید آدم های موفق فقط خوش شناس هستن اشتباه میکنید.
اونا آدمای هستن که زندگیشون و دوست دارن وهمیشه برنده اند.
شما کی تو زندگی خودتون نقش مکمل شدین؟ وقتی بقیه داشتن نقش اصلی رو بازی میکردن
زندگی به این بستگی داره که ترجیح بدین وچجوری زندگی کنید به خودتون اعتماد داشته باشین قدرت درونتون رو باور داشته باشین 
لیدر شماهستید ،شماتو
 
 

سلاح مخفی زنان در مبارزه با مردان چیست؟
در طول تاریخ، مردان بخش عمده‌ای از رهبران، کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکار را تشکیل می‌دادند. آنها همیشه مبارزه‌جو و برتری‌طلب بودند و برای موفقیت در صحنه اجتماعی زندگی، سخت تلاش می‌کردند.
ادامه مطلب
 
 

سلاح مخفی زنان در مبارزه با مردان چیست؟
در طول تاریخ، مردان بخش عمده‌ای از رهبران، کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکار را تشکیل می‌دادند. آنها همیشه مبارزه‌جو و برتری‌طلب بودند و برای موفقیت در صحنه اجتماعی زندگی، سخت تلاش می‌کردند.
ادامه مطلب
گاهی زندگی، مجال نمی دهد. گاهی محال است که مجال زندگی نمی دهد.   اگر از نقطه ای که تفاوت ظاهری مجال و محال است، بگذریم به دو راهی افکار می رسیم".  بودن" وقتی میسّر است  که باید و نباید رنگ ببازد و هرچه می ماند، صرفاً و  صرفاً موجودیت، " بودن " در معنای حقیقی باشد.  در غیر اینصورت " بودن " و " نبودن " در یک کفه ی ترازو قرار می گیرد.  
اگر "بودن " منوط به "نبودن " است.  هر عقل سلیمی می داند که "نبودن " بهتر از"بودن " است.  اگر" بودن " منوط به " بودن " است.  حافظ می
?You’re such a weird person. Why don’t you care about compliments-
 .In fact, I appreciate complements but I don’t take them seriously+
..That’s what loosers do
- تو آدم عجیبى هستى. چرا نسبت به تعریف ها بى توجهى؟ 
+ در حقیقت تعریف ها برایم قابل قدردانى هستند ولى من اونها رو جدى نمى گیرم. کارى که بازنده ها میکنند..
# مکالمه ى دیروز
در اساطیر یونان باستان، از شخصیتی افسانه ای به نام پروکروستس نام برده شده است
او همه مسافرانی که قصد ورود به آتن را داشتند، روی تختی می خواباند و اگر مسافری، کوتاه تر از اندازه تخت بود، آنقدر او را می کشید تا اندازه شود یا اگر هم بلندتر بود پاها یا دستهایش را قطع می کرد
از نظر پروکروستس تنها اشخاصی درست و کامل بودند که به اندازه تخت او بودند!
داستان این تخت داستان هر روز زندگی ماست...در حقیقت تک تک ما آدم ها که خود را جزو افراد روشن و باسوا
♦️فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشته‌ای؟ 
کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد
. مرد پرسید: پس ذرت کاشته‌ای؟ 
کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت‌ ها را آفت بزند. مرد پرسید: پس چه چیزی کاشته‌ای؟ 
کشاورز گفت: هیچ‌چیز، خیالم راحت است!
ادامه مطلب
زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ی ایرانی به نظر دشوار تر می آید. جامعه ای که پُر است از ما مردان بلاتکلیف...زندگی در کنار ما مردانی که همه چیز را با هم میخواهیم خود نوعی خشونت است.پدران ما از مادرانمان تنها خانم خانه بودن را می خواستند. آنها
ادامه مطلب
ما میخوایم ازاد باشیم
ولی خب ازاد بودن یعنی چی
هیچوقت نمیشینیم معنیش کنیم یعنی چی
وقتی بتونیم داد بزنیم یعنی ازادیم
وقتی بتونیم لخت بریم یعنی ازادیم
وقتی بتونیم 
ما روش هایی که انتخاب میکنیم درسته
اما در عمل کارهای اشتباهی میکنیم
در واقع همه کارهایی که تو رو به سمت خودت بودن میبره یعنی ازاد بودن
اما چی؟
لخت بودن؟
لخت بودن انتخاب خودته یا بقیه انقدر تبلیغ کردن فکر میکنی لخت بودن انتخاب خودته؟
ازادی یعنی خودت بودن
منتهی چند  نفر از اونایی که
من ذاتا آدم بی سیاستیم. بلد نیستم دو دوتای رفتارها رو  بچینم کنار هم. قلبم کف دستمه. مشت میکنم و جلوی طرف بازش میکنم...خیلی از آسیب‌های زندگیم رو از همینجا خوردم. زود اعتراف به دوست داشتن می‌کنم. دلتنگی‌م به هزار زبان در سخنه .. بلد نیستم در قلبم برای خودم نگهشون دارم. به عبارتی شهره شهرم و داستان سر ِ بازار دارم. در محل کار هم برای همین سیاست نداشتن گهگاهی به مشکل میخورم..در زمین بازی آدم‌ها بازی میکنم و خب طبیعتا می‌بازم. خیلی از دوستام از یک
زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ی ایرانی به نظر دشوار تر می آید. جامعه ای که پُر است از ما مردان بلاتکلیف...زندگی در کنار ما مردانی که همه چیز را با هم میخواهیم خود نوعی خشونت است.پدران ما از مادرانمان تنها خانم خانه بودن را می خواستند. آنها دوست داشتند
ادامه مطلب
مرا تهدید نمودند به جرم زن بودن                                  که ناتوان و ضعیف و کم طاقت بودن
مرا به طبخ در آشپزخانه به جارو                                    شستن کهنه کودک تمجید نمودن
که تو زن هستی و همچون ریگی کوچک                          درون رود می چرخی بی هویت بودن
که زن را ناتوان است در امر مدیری                                  که ریگ را در رودخانه سرگردان بودن  
که دنیا بهر زن چشم طمع داشت                                   به سرکوب کردن زن در خانه نمودن
خی
در مسیر زندگی همه آدم ها، هرکس مسیری را انتخاب میکند. یکی به دل جنگل میزند و از طبیعت بکر و هوای تر وتازه اش لذت میبرد، یک در دل شهری شلوغ و آلوده، نفسش را به روی آلودگی باز میکند و فراموش میکند هوای تازه را ، یکی هم دریا را انتخاب میکند و از صدای امواجش لذت میبرد، در حالی که زدن به دل دریا، رویایی با امواج خروشان و خطرناک دریا حالش را بهتر میکند. اما میدانی؟ این مسیر تمامی ندارد...باید ادامه داد، هر راهی را انتخاب کرده ای، باید با تمام وجود در حی
 
 
 
 
برای آن دسته از آدم‌های اهل دلی که فوتبال را ورزشی سرشار از جنگ می‌دانند، واژه‌ای مثل ژانویه، همیشه با بازی‌های جذاب لیگ جزیره همراه است! اما آن‌هایی که از غافله کلا بی‌خبر‌اند و احیانا معتقداند که فوتبال نه تنها ورزشی مزخرف، که هوادارانش نیز انسان‌هایی کودن تشریف دارند، بدانند و آگاه باشند که زندگی یعنی دویدن، دویدن و باز هم دویدن برای توپی که هر چهار روز یکبار، داوری است میان برنده و بازنده‌؛ آن هم در آغاز سال میلادی که از قض
هرچه فکر می‌کنم که از چه بنویسم چیزی دستگیرم نمی‌شود. انگار که هیچ کلمه‌ای ندارم برای حرف‌زدن. و احساسِ ابتذال می‌کنم. احساسِ ابتذال رنگش زرد است و برای من بوی حماقت می‌دهد. در این لحظه فکر می‌کنم هیچ‌چیزی بدتر از این نیست که احساسِ حماقت کنی. من زود کم می‌آورم، نه؟ چقدر شبیهِ بازنده‌ها شده‌ام. حالا حتّی از اینکه بگویم «چقدر شبیهِ بازنده‌ها شده‌ام» هم نفرتم می‌گیرد.
امروز عصر آخرین قسمت از سریِ مردانِ ایکس را دیدم. لوگان ۲۰۱۷. وقتی ف
من از قوی بودن میترسم!از آن جنس قوی بودن ها که در ذهن اتفاق نمی افتد… که فقط تظاهر است، نمایش قدرت است…از آن ها که وقتی کسی غمی دارد، سکوت می کند، معمولی رفتار می کند، لبخند می زند تا به همه نشان دهد که محکم است اما در حقیقت آنقدر به گذشته فکر می کند که امیدهایش زیر خروارها حسرت دفن می شوند، و احساس زنده بودن را از خودش می گیرد …قوی بودن، خودسانسوری نیست سکوت نیست…گریه کن !فریاد بزن به در و دیوار مشت بکوب دلت را خالی کناما بعدش روی پاهایت
زندگی مثل یه پل معلق وسط یه دره عمیق میمونه، ما هم وسط این پل گیر کردیم. یه دسته اى راه مستقیم رو انتخاب می کنن و جلو میرن، یه دسته ای هم خلاف جهت حرکت می کنن، اما اشتباه نکن! اون هایی که خلاف جهت میرن بازنده نیستن، بازنده اون هایی هستن که دستشون رو به میله های پل گرفتن و دارن پایین رو نگاه میکنن، می ترسن، می ترسن!
روزبه معین
 
امروز با خیال راحت تا ظهر خوابیدم. کی به کیه؟ نشستم پای فیلم، اولی فیلم bolgen یا "موج" بود که تو کوهستان های نروژ اتفاق میفت
بعد از چند ماه، بالاخره اومدم و یه چرخی توی وبلاگا زدمخیلیا رفته بودن خیلیا بودن خیلیا هم در حال تصمیم گیری برای رفتن بودنخیلیا هم زیر اب بودن و به ظاهر خبری ازشون نبود دوست داشتم یه پست بنویسم و منتشر کنم، رفتم دیدم یه پست نیمه تموم توی پیش نویسام دارم اومدم کاملش کنم که دیدیم حالشو ندارم احتماا فردا منتشرش کنم تاریخ نوشتنش 27 فروردینه :|
 
برای آن دسته از آدم‌های اهل دلی که
فوتبال را ورزشی سرشار از جنگ می‌دانند، واژه‌ای مثل ژانویه، همیشه با بازی‌های
جذاب لیگ جزیره همراه است! اما آن‌هایی که از غافله کلا بی‌خبر‌اند و احیانا معتقداند
که فوتبال نه تنها ورزشی مزخرف، که هوادارانش نیز انسان‌هایی کودن تشریف دارند، بدانند
و آگاه باشند که زندگی یعنی دویدن، دویدن و باز هم دویدن برای توپی که هر چهار
روز یکبار، داوری است میان برنده و بازنده‌؛ آن هم در آغاز سال میلادی که از قضا
مصا
 
 
وقتی یه رابطه ای داغون می شه ( عمدا از لفظ تمام شدن استفاده نکردم)  این رابطه داغون ماحصل تلاش دو نفره در خرابکاری اما این که اشتباهاتمون رو نپذیریمتهمت بزنیمانگشت اتهام سمت کسی دراز کنیم در حالی که خودمونم مقصریم مسخره ترین اتفاق دنیاس.من از یه رابطه داغون شده با یه آدم خوب اومدم بیرون. آدمم بیشتر تو خودش بود و از همه مهمتر به سرانجام رسیدن رابطه رو تو این سن نمی خواست و خب به گفته خودش خانواده هم مخالفت می کردند و یه روز با یه اسمس رابطه
کانال ما در سروش #مثبت_دیدن ➕ ツ  یاد بگیرید محکم بودن را،قوی بودن را،کوه و سنگ بودن را،لازمتان می‌شود برای وقت‌هایی که آدم‌های زندگیتان دستشان می‌رود روی نقطه ضعفتان و دلتان را بند می‌کنند به نبودنشان...یاد بگیرید که هیچ جای زندگی ‌جواب محبت‌هایتان چیزی نمی‌شود که شما می‌خواهید...از من به شما نصیحت! قوی بودن را یاد بگیرید برای تمام روزهایی که قرار است تنتان بلرزد از آدم‌هایی که قلبتان می‌لرزانند..
اگر بین دو تا گزینه زیر مجبور به انتخاب باشید، کدومو انتخاب میکنید؟
 
۱. از اون دسته از ادمهایی باشید که وقتی میفهمن بین بقیه اطرافیان اونا یک بازی وجود داره، برید بگید منو هم راه بدین و منم بازی.یا اگر بازیتونم ندادن شما هی شبیه اونا رفتار میکنید که به زور یکی از بازکُن ها باشید؟
 
۲.از اون دسته از ادمهایی باشید که اگر براتون کارت دعوت هم فرستادند بیاید بازی.یا مثلا علامتی بهتون دادن که شما هم حرکت و رفتاری بکنید که جز قوانین بازیِ، شما به کل
مرز بین یه سری چیزا خیلی باریک هست. 
یه سری چیزها رو با دقت زیاد میشه از یه سری چیزا تمییز داد و ولاغیر. شاید هم کلا جواب قطعی ندارن این چیزا.
مرز بین با سیاست بودن٬ رند بودن٬ محاسبه گر بودن در عین حال معصوم بودن و تو دنیای سیاهِ خاله زنک ها وارد نشدن...
ادامه مطلب
پاره شدن تسمه پروانه یا شل بودن آن. 
 کمی آب رادیاتور. 
کثیف بودن رادیاتور و گرفتگی شیارهای آن. 
کار نکردن واتر پمپ (پمپ آب) 
خراب بودن ترموستات. 
نامیزانی دلکو. 
 نامیزانی باد لاستیک. 
تازه تعمیر بودن موتور یا نو بودن موتور. 
 بار زیاد. 
استفاده زیاد از دنده های سنگین. 
سربالائی زیاد. 
نامیزانی سوپاپها. 
عدم تنظیم فاصله پلاتین. 
شکستن پره های پروانه. 
کثیف بودن فیلتر هواکش کاربراتور 
خرابی درب رادیاتور 
سوراخ بودن رادیاتور 
سفت بودن یا کار
عزیزم واقعا نمی دانی چقدر احمقی یا اهمیتی نمی دهی؟..عزیزم میشود دهانت را ببندی بوی گندش نوعی سلاح کشتار جمعی است!این همه  ریده ای که بگویی شاش داری.. عق نمی زنی؟عزیزم هزار بار دستت را در سوراخ مار غاشیه چرخاندی یکبار نمی خواهی پونه بکاری؟نمی خواهی بفهمی بابا این راهش نیست؟ میدانی تو نمی خواهی اوضاع را تغییر دهی فقط میخواهی خشم خودت را ارضا کنی...تظاهرات میکنی می ایند اتش میکشند و میکشند و میبرند و میزنند بعد هم پرونده ی قضایی را با گل سرخ تقدی
من خیلی وقت گذاشتم، خیلی فکر کردم، ولی همه‌اش بیهوده بود. روزها خیلی زود می‌گذشت، اصلا نمی‌فهمیدم چطور، ولی می‌رفت و تمام می‌شد. هیچ کاری نکردم که دردی را درمان کند، اگر کاری انجام می‌دادم از سر ناامیدی بود به خاطر دانستن اینکه این کار مرا رشد نمی‌دهد.
من بریدم و این کارها را، همهء کارها را کنار گذاشتم. شاید روزی مجبور شوم به خاطر به دست آوردن نان خشکی با اینها سر و کله بزنم، ولی اکنون من رها هستم. نمی‌دانم تا کی کاری انجام نخواهم داد ولی.
به نام خدا
 
برای آن دسته از آدم‌های اهل دلی که فوتبال را ورزشی سرشار از جنگ می‌دانند، واژه‌ای مثل ژانویه، همیشه با بازی‌های جذاب لیگ جزیره همراه است! اما آن‌هایی که از غافله کلا بی‌خبر‌اند و احیانا معتقداند که فوتبال نه تنها ورزشی مزخرف، که هوادارانش نیز انسان‌هایی کودن تشریف دارند، بدانند و آگاه باشند که زندگی یعنی دویدن، دویدن و باز هم دویدن برای توپی که هر چهار روز یکبار، داوری است میان برنده و بازنده‌؛ آن هم در آغاز سال میلادی که
1- جاذبه های بی نظیر امام راحل:
✅ ناکامی دشمنان در کم رنگ کردن یاد و نام امام در طول سالها✅ ماندگاری روز قدس بعد از چهل سال آن هم به وسیله توده های مردم✅ حضور اجتماعات عظیم مردمی در مراسم ارتحال بعد از ۳۰ سال
2- سرّ جاذبه امام راحل:
✅ حکیم و باتدبیر بودن امام✅ شجاع و مجاهد بودن امام ✅ پارسا و پرهیزکار بودن امام✅ ظلم ستیز و حامی مظلومان بودن ✅ عدالتخواهی و صادق بودن
هر کس با این خصوصیات باشد دلها به اوجذب میشود این وعده خداست
ادامه مطلب
زن بودن شگفت انگیزترین وجه بودن است،خوب که نگاه مى کنم مى بینمخنده یعنى زن، گریه یعنى زن،خیال یعنى زن، خط و خال یعنى زن،پرنده یعنى زن، قمار یعنى زن،برنده یعنى زن، بهار یعنى زن،شروع یعنى زن، تبار یعنى زن،نگار یعنى زن، شکار یعنى زن،ستاره یعنى زن، سه تار یعنى زن،پنجره یعنى زن، غبار یعنى زن ومرد یعنى زن...همین که عطر خوش زن از مشام شعر رد مى شودتمام هستى شعر مى شود زن، مى شود من.در جهانى که بر مبناى زن بودن شکل گرفتههر روز، روز زن است.روزتان مبارک
ایرانِ شکست خورده
"ما که گربه نبودیم"
هرچه #تحریف کنند، هرچقدر خودمان را گول بزنیم با این حال امورات مسلم و قطعی تاریخی پشت جهالت کوردلان باقی نخواهد ماند.
ایران و ایرانی در جنگ های سرنوشت ساز و ملی عموما #شکست خورده اند.
شکستهایی که سرنوشت ایران را به اجبار #دستخوش تحول کرده و ایرانیان بازنده تاریخی بوده اند.
ما در تاریخ هربار مورد هجوم قرار گرفته ایم، باخته ایم.
ادامه مطلب
بعضی چیزا یهو عوض میشه یهو تغییر میکنه تو یه ثانیه حتی تو یه لحظه 
جایی خونده بودم فاصله ی نفرت و دوس داشتن یه تار موئه 
کاملا درسته 
بعضی وقتا آدم به جایی می رسه که برای کسی که همه ی خودشو وقتی خرج میکنه و میزاره وسط دیگه ذره ای اهمیت قائل نیست دیگه با دیدن عکساش نمی گه یادش بخیر فلان زمان دیگه نمی گه چقدر دلم تنگ شد براش دیگه با شنیدن آهنگی که اونو یادش میندازه حال نمیکنه و میزنه اهنگ بعدی 
حسی شبیه به بی حسیه بی اهمیتی نه حتی نفرت 
نزارین ادم
نیمه شب در پاکت می نویسم:
زندگی جاریست و این روزها و شب ها در حال گذر است ...
روزهایی پر از سختی و شب هایی پر از افکار خاکستری و یواشکی ...
پر از سکوت هایی که در آن غریزه به وضوح شیون می کند، چنگ می زند
و خواهان یک آغوش همیشگی ست ...
بارها و سینوس وار به تصمیماتی می رسم،
که هیچ تناسبی میان اصل و اساس شان نیست که نیست ...
ساعت 13:13 برنامه ریزی و دویدن ...
و ساعت 02:25 بامداد هم، ... فقط ناامیدی و هیچ ...
به قول بیدل (باکمی دستکاری): از فرط ناامیدی بسیار گریه کردیم،
کتاب ملت عشق
نویسنده: الیف شافاک
مترجم: انسیه رضایی
ناشر : نسیم قلم
رقعی شومیز
416 صفحه
این کتاب دو داستان را شامل می‌شود که به زیبایی در کنار هم و در یک کتاب
گنجانده شده است. دورمان که موازی هم جلو می‌رود. و به گونه‌ای به همدیگر
ارتباط دارند. یکی از این داستان‌ها در سال ۲۰۰۸ در امریکا و دیگری در قرن
هفتم در قونیه اتفاق می‌افتد. ملت عشق داستان زندگی زنی در غرب را روایت
می‌کند که با عرفان شرق آشنا می‌شود.داستان اول کتاب مربوط به اللا
روبینش
دانشجویی میگفت:
 یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنکهای یکدیگر را بترکانید هرکس بعد از یکدقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است
مسابقه شروع و بعد از یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم
سپس استاد رو به دانشجویان کرد 
و گفت:
من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعداز یک
 
چند روز پیش فیلمی  به نام " فارست گامپ " محصول کشور آمریکا در سال 1994 را تماشا کردم که مرا خیلی تحت تاثیر خود قرارداد.
سرگذشت پسری با ضریب هوشی پایین که پدرش را در کودکی از دست داده بود و مادرش با زحمت او را بزرگ کرده بود.
خنگ بودن و کودن بودن تنها دلیل همکلاسی ها و مردم بی رحمی بود که او را بدون دلیل دیگر مورد حمله با سنگ و یا کلام زشت خود قرار می دادند.
او نمی توانست در مورد اتفاقات اطراف خود تحلیل درستی داشته باشد ولی در هر مسیری که بناچار قرار
ای مثلِ خزان زرد،کسی منتظرت نیستمحبوبه ی شبگرد،کسی منتظرت نیست
تنها شده در شهرِ شلوغِ تُهی از عشقدر کوچه ی بی درد، کسی منتظرت نیست
آواره یِ نفرینکده ی عمری و اینجادر قامتِ یک مرد کسی منتظرت نیست
با شیب تنت پله عمرت به فراز استدر پیریِ پاگَرد، کسی منتظرت نیست
تاراج شده هم دل و هم جسم و روانتبازنده ی این نرد! کسی منتظرت نیست

با رَم شدن اینهمه حیوان صفتِ رذلاز خود شده ای طرد، کسی منتظرت نیست

هرچند که بازار تو گرم است ولی باز جز یک زن دلسرد،کسی
یکی بود یکی نبود
و شروع مشکلات از همان بودن بود
بودن یا نبودن مسأله ای نیست
مسأله در بودن است
وقتی بود بودی
مسأله ات چرا بودن است
چگونه بودن
و مشکلات ات شروع میشود با دیگر بود ها
نگران بی انصافی میشوی
نگران مظلوم واقع شدن
نگران دیده نشدن
نگران ندانستن
نگران نادان خوانده شدن
و اگر بودی مسلماً آزاد نخواهی بود
اگر بودی به ناچار باید حرکت کنی
و باید بسازی
و ساختن و ایجاد کردن بدون ساخته شدن و ایجاد شدن معنی ندارد
ذات نایافته از هستی بخش که تواند
دیروز غروب پارک بودم. دو تا گربه مقابل هم ایستاده بودن و برای هم غر غر می کردن. بعد کم کم حالت درگیری شد. پیشونی هاشون رو چسبونده بودن به هم و حالت دعوا گرفته بودن . چند دقیقه همین مدلی بودن و هی غرش ریز می رفتن. بعد یکیشون نشست. اون یکی هم نشست کنارش. یکیشون روبرو رو نگاه می کرد و اون یکی یه سمت دیگه رو. انگاری قهر بودن.
خیلی ناز و دوست داشتنی هستن گربه ها.
داشتم به همراهم می گفتم من گربه خیلی دوس دارم و از این حرفا و کلی برای همین اتفاق ساده ای که اف
برای ارضای لحظه ای خاسته هامون، تاثیرایی میذاریم که به‌مرور به عمیق ترین حفره ها درون بقیه تبدیل می‌شن. بعد راضی می‌کنیم خودمونو با انواع توجیه ها اما حفره ها پر نمیشن.
دلم تنگ شده برا روزایی که وختی توشون بودم، آرزو داشتم زودتر بگذرن، دقیقا مثل همین‌روزا. اونموقع ولی مطمعن نبودم که یه بازنده م.
دیگه کسی نموند، تنها قدم میزنه، تو سرما، تو تاریکی شبی که به  زور چراغای مصنوعی تظاهر به روشن بودن می‌کنه. دستاشو مشت کرده و فک میکنه به شریعتی،
من از نوشتن اسم واقعی ادمها اینجا هیچ ابایی ندارم.
ولی فکر میکنم اوج بی شخصیتی، عجول بودن در حین تصمیم گیری، چیپ بودن، بی عقل بودن، و لاشی بودن من و مشابهات من هست،
که بخوایم برای بالا بردن خودمون، از اسم بقیه استفاده کنیم.
برای اینکه خودت رو بکشی بالا یا نشون بدی که با ادم حسابیا سر و کار داشتی یا با ادمای دروغگو و بدقول و ناحسابی تعامل داشتی، نیازی نیست اونها رو معرفی کنی. همین که خود اون ادمها بخونن و بفهمن کارشون زشت بوده کافیه.
یادت نره باهار میاد. اگه خون گرم آبان روی دستات مونده، اگه از دی ماه تا حالا و تا همیشه حتی توی فیلم هم صدای هواپیما رو که میشنوی ابر جمع میشه توی گلوت، اگه وقتی به رویاهات فکر می کنی یاد بازنده‌های غمگین میفتی، کم نیار و گرم بخند. اگه برگهای درخت دلت همه زردن، یادت نره باهار میاد. اگه گریه های زیر دوشت بیشتر شده از خوشیهای توی جمع، اگه بهت گفتن ویروس اومده و روزای آخر سال باید تو تنهایی کز کنی و دلت پر بکشه برای هر سلام ساده به هر غریبه ممکن، ی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ارزان فایل(ذهن زیبا)